بلاگ
انتزاع رفتارنما
این جریان همچون نقاشی کنشی بر رفتار گرایی احساسی و کنش غریزی هنرمند در حین خلق اثر استوار است. در این شیوه رنگ گذاری به شیوه سنتی با قلممو شکل میگیرد با ضربه قلمهای بیپروا و کنترل نشده.
چهرهی اصلی این گرایش در جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی نقاش هلندی ویلم دکونینگ است و البته نقاشانی از جمله فرانتز کلاین، رابرت مادرول و کمی قبلتر آرشیل گورکی از نقاشان شاخص این این جنبش محسوب میشوند.
ویلم دکونینگ، در سال ۱۹۲۶به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا زندگی حرفهای خود را در کنار استوارت دیوس و آرشیل گورکی شروع کرد. معروفترین آثار دکونینگ مجموعه زن اوست، آغاز این دوره کاری او در سال۱۹۳۸ شروع میشود و در دهههای ۴۰ و۵۰ به اوج خود میرسد. در این مجموعه، با وجود قالب انتزاعی کار، شکل زن قابل تشخیص میباشد. اکثر منتقدین مدرنیست، مجموعه زن دکونینگ را با عدم پایبندی به انتزاع صرف، از قدرتمندترین آثار جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی میدانند. دکونینگ این مجموعه را در سال ۱۹۵۳ در نمایشگاه انفرادی در نیویورک ارائه داد و شگفتی همه را بر انگیخت. زنانی غریب و مبهوت که مشابه دوشیزگان آوینیون پیکاسو هم عشق و نفرت و هم زیبایی و هم زشتی را نمایش می دادند. در این آثار ضربه قلمهای خشن و عصبی به طوری که پیکره زنهایی که هم مخوفاند و هم ترحم برانگیز در کلیتی آبستره شکل گرفتهاند. در واقع مرزی میان انتزاع و شکل در کارهای وی حفظ میشود این همان خصوصیتی است که بسیاری وی را مسئول فروپاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی میدانند. این بازی مردد وی بین شکل و انتزاع را نیز در کارهایی از جمله سیاه و سفید میتوان دید. تصاویر خطی در این آثار به شکلی سیال در گسترههای وسیع پیش رفتهاند که شباهتش را با کارهای پولاک نمیتوان نادیده گرفت. دکونینگ خود به نوعی ترکیب نقطهها و تکههای بریدهی کاغذ و نورهای نئون در این آثار اعتراف دارد. نقاشیهای وی از لحاظ شکل، ساختار پساکوبیستی را پدید میآورد و از لحاظ موضوع، یادآور سینمای سیاه شاعرانه است که با امواج ایدئولوژیکی این جنبش پیوندی عمیق دارد. کلمنت گرینبرگ در بررسیهای انتقادی خود دکونینگ را از جهت بدبینی و نگاه تلخ ملهم از پیکاسو و از جانب پراکنش عناصر جزئی برای پدیداری سطحی سرشار از جزئیات، در سطح پولاک میشناسد.
![پیکاسو](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Chicks-from-avignon.jpg)
![آرشیل گورکی](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Arshile-Gorky-1947.jpg)
در آثار وی پیکرهها به عنوان نقطه شروع کار در خروار انبوهی از خطوط چون هزار توی خطوط پیوسته در کارهای پولاک ناپدید یا حداقل مخدوش میشوند. تمامی نقشمایههای نقاش چه ناشی از علاقهاش به کوبیسم ترکیبی و چه از ضربه قلمهای تند رنگ روغن حاکی از فرهنگ کلان شهری میباشد. تابلوی زن و دوچرخه و یا زن شماره یک و زن شماره دو نمونههای بارز این گرایش محسوب میشوند. کلمنت گرینبرگ اساساً وجه مدرنیستی اکسپرسیونیسم انتزاعی را متاثر از ساختار فرهنگ کلانشهری چون نیویورک میداند. دکونینگ راوی شهر مدرن است؛ با همهی جنبههای بیرحم و خشن و در عین حال ترحم برانگیز. تکرار دهان زن در زن و دوچرخه اشارهای به دهان متبسم و باز زن با دندانهای نمایان که در دنیای تبلیغات تجاری و شهری بسیار دیده میشد.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-2.jpg)
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-1.jpg)
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-4.jpg)
دکونینگ زندگیاش را چون پیکاسو با زنهای متعددی گذرانده بود. شاید به همین دلیل موضوع اصلی کارهای وی زنان بودند. همسر وی الین ماری فراید(دکونینگ) نیز از نقاشان اکسپرسیونیست انتزاعی بود که شخصیتاش در سایه شهرت دکونینگ محو شد. دکونینگ دارای شخصیتی گیرا و بسیار خوش بیان با ظاهری جذاب بود و الگوی خوبی برای هنرمندان جسور آمریکایی به حساب میآمد نسلی که فرهنگ محافظهکارانه و سنتی اروپایش را طرد کرده بود. وی به شدت مجذوب تفریحات شبانه در شهرهای مدرن بود و در عین حال شیفته رفتارهای جوانان چپگرا، کولی پیشه و بوهیمی بود. با این حال هیچ وقت بر خلاف هم دورهایهایش جذب پیروان تروتسکی نشد. وی خوب میدانست به عنوان یک روشنفکر چگونه مدرن فکر کند و اینکه چگونه یک نقاش چیره دست باشد اما نمیدانست چگونه یک نقاش مدرن باشد. دکونینگ طراحی توانا بود و به راحتی حالات مالیخولیایی و پیچیده را به تصویر میکشید و مصمم بود که پارادوکسهای روحی و احساسی در ضمیر ناخودآگاه خویشتن را در یکنوعی نقاشی حالتگرای مدرن تجسم بخشد.
![دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/elaine-and-willem-de-kooning-standing-in-front-of-painting.jpg)
از نکات فوق به انگیزش وی در گرایشات نیمه انتزاعی و بیانگرا و کنشی در آثارش پی میبریم. زندگی وی از حالات متضاد پدید آمده بود عشق ونفرت توأمان، مهر وکین نسبت به زنان زندگیاش و مادرش، حکایتی تلخ و شیرین بود که به طور ناخودآگاه در همهی روایات نوستالژیک وی پدیدار میشدند. وی در کارهایش هم به دنبال تجسم کیفیتی دراماتیک بود و هم در صدد ایجاد شالودهای تاثیر گذار انتزاعی. بنابراین هم میخواست شکلی را بسازد و هم در صدد تخریب آن بود. در هر صورت بخشهای تخریب شده و یا ساخته شده در کلیت تابلو به تعاملی رسیدهاند همان طور که انتزاع و شکل گرایی به نوعی به هم زیستی. از نظر هارولد روزنبرگ، منتقد برجسته که بسیار تحت تاثیر کارهای وی بود، دکونینگ هنرمند عصر ایدئولوژیک هنر امریکا به شمار میرود.
رکورد ۶۶ میلیون دلاری اثر دکونینگ در حراج کریستیز
اثر دو متر و ده سانتیمتری دکونینگ (بی عنوان XXV ) در یک دهه اخیر یک بار دیگر هم به حراج گذاشته شده بود و در کریستیز نیویورک و به مبلغ ۲۷٫۱ میلیون دلار به فروش رسیده بود .با توجه به اینکه آخرین فروش دکونینگ پیش از این هم در کریستیز بود برت گرووی مدیر بخش هنر معاصر و بعد از جنگ کیریستیز در یک مصاحبه مطبوعاتی بعد از حراج اذعان داشت بازار دکونینگ اکنون تحت تاثیر فعالیت های سالهای ۲۰۱۱-۱۲ موزه هنر معاصر نیویورک بر روی آثار دکونینگ بود و همینطور خبر جنجالی این که ” کنت گریفین (مدیر صندوق پوشش ریسک امریکا و مجموعه دار برجسته) ۳۰۰ میلیون دلار برای یک بوم بسیار بزرگ از دکونینگ پرداخته است”.
و در نهایت در این حراج اثر دکونینگ به مبلغ ۶۶ میلیون دلار به فروش رفت و رکورد فروش حراج را متعلق به خود کرد.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Lot-8-de-Kooning-Untitled-XXV.jpg)
نقاشی دزدیده شده ویلم دکونینگ به خانه آمد
به گزارش ایران آرت به نقل از آرت دیلی؛ نقاشی «زن-اخرایی» یکی از معروفترین آثار ویلم دکونینگ است که قریب به 31 سال پیش در سال 1985 دزدیده شده بود، به دانشگاه موزه هنر آریزونا بازگشت.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Painting1.jpg)
انتزاع کنشی، به مفهوم خلق بوم های بزرگ و حالت گرا بر مبنای رفتارهای غریزی، در کارهای دیگر نقاش مهم اکسپرسیونیست انتزاعی، فرانتز کلاین نیز تجلی یافت.
از مشخصههای بارز آثار کلاین طرحهایی با خطوط ضخیم و قدرتمند سیاه برروی زمینه های سفید میباشد که کیفیت آثار وی از لحاظ انرژی از آثار پولاک و دکونینگ پیشی میگیرد و در مواردی حتی عمیقتر و درون گراتر از آنهاست.
فرانتز کلاین با وجود اینکه به شیوه نقاشی کنشی و رفتارگرا خلق میکند از داشتن موضوع در کارهایش هیچ ابایی ندارد و بسیاری از آثار انتزاعی وی را میتوان شکلگرا خواند. کلاین تا سال ۱۹۴۶ به شیوه فیگوراتیو کار میکرد، ولی کمتر از یکسال به نقاشی آبستره روی آورد، کلاین خود به این نکته اذعان داشت که بسیاری از فرمها در تابلوهایش به اشکال عینی شباهت دارند و یک خط سیاه در کارهایش میتواند نشانگر جاده یا پل باشد ولی تصادفی یا به عمد بودن امر مشخص نمیشود. وی همچون دکونینگ میان انتزاع و شکلگرایی حرکت میکند ولی به طبع به میزان دکونینگ درصدد بازنمایی شکلها و اندامها میباشد.
تابلو در روئین که در سال۱۹۶۱ یعنی یکسال قبل از خودکشی هنرمند نقاشی شد، نمونه بارزی از کیفیات دو گانه مورد اشاره میباشد. این اثر در نگاه اول انتزاعی مینماید، ولی با نگاهی عمیقتر به دروازهای عظیم با دو در میرسیم و متوجه میشویم که یکی از آنها باز است و مستطیلی نیز در آستانهی در دیده میشود. این دو ویژگی، بر کیفیت معمارگونه دروازه تاًکید کرده و جنبه شکلی آن را تقویت میکند. حتی عنوان اثر نیز هم به خود در و هم به جنس آن از فلز روی اشاره دارد. با این وجود این اثر را میتوان یک طراحی سیاه وسفید بزرگ که بر بوم تصویر شده است، قلمداد کرد.
![فرانتز کلاین](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/8623224368119203140179167526524115711350143.jpg)
در تابلوی دیگر کلاین با عنوان «نقاشی شماره دو» نیز با تاخت و تاز خطوط سیاه و سفید بر زمینهای سفید تمامی توجه بهسمت خطوط مقتدر و معمارگونه جلب میشود، این ضربه قلمها با انرژی عظیمشان خبر از حرکت هیجانی هنرمند هنگام خلق اثر دارند. کلاین به اندازه پولاک و دکونینگ در زمره نقاشان کنشی ظاهر میشود، با این تفاوت که وی شیفته انرژی عظیم خطوط ضخیم، افقی و مورب شده و از لکهها و ضربه قلمهای غیر شکلی حذر دارد.
![فرانتز کلاین](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Franz-Kline-6-768x581-1.jpg)
فرانتز کلاین دوست و همپای دکونینگ بود و گفته می شود که روش بزرگ نمایی تصویر با استفاده از دستگاه جدید اُپک را هم از او یاد گرفت. او نیز مانند دکونینگ، شخصیت و ظاهری جذاب داشت و همان منش کولی وار و کردار بوهیمی را پیشه می کرد. وی پیش از آنکه قدرت فوق العاده اش را در نقاشی انتزاعی و ثبت کنش های غریزی بر روی بوم های خیلی بزرگ به نمایش بگذارد، با کشیدن کاریکاتور در خیابان ها و فروش آن ها به مردم عادی ، دوران جوانی خود را سپری کرده بود.
بعدها در اواخر دهه ی 1940م همراه با دکونینگ، با خرید گالن های رنگ سیاه و سفید ارزان تجاری، بوم هایی بزرگ می ساخت. از سال 1956، بار دیگر رنگ در کارهایش ظاهر می شود، اما کیفیت طراحی گونه ی مبتنی بر خطوط ضخیم و پر انرژی ، کماکان به عنوان مشخصه ی کارش پابرجا می ماند.
پس از خودکشی کلاین در سال 1962، بیشتر مشخص شد که انرژی های طوفانی در بوم های بزرگ وی تا حد زیادی از بحران روحی او نشات گرفته بودند. این دریافت باعث شد منتقدین بیش از پیش او را به عنوان نقاشی حالت گرا بشناسند و بر رفتار و انگیزش های درون گرای او به هنگام کار به روی بوم وقوف یابند. فرانتز کلاین به خوبی نشان داد که نقاشی می تواند در نهایت سادگی، بسیار پیچیده ، عمیق و تاثیرگذار باشد.
منابع
کتاب تاریخ هنر معاصر جهان | اوج و افول مدرنیسم | علیرضا سمیع آذر
مجله خبری تحلیلی و پژوهشی هنرهای تجسمی آوام
www.iranart.news
2 دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
انتزاع رفتارنما
این جریان همچون نقاشی کنشی بر رفتار گرایی احساسی و کنش غریزی هنرمند در حین خلق اثر استوار است. در این شیوه رنگ گذاری به شیوه سنتی با قلممو شکل میگیرد با ضربه قلمهای بیپروا و کنترل نشده.
چهرهی اصلی این گرایش در جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی نقاش هلندی ویلم دکونینگ است و البته نقاشانی از جمله فرانتز کلاین، رابرت مادرول و کمی قبلتر آرشیل گورکی از نقاشان شاخص این این جنبش محسوب میشوند.
ویلم دکونینگ، در سال ۱۹۲۶به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا زندگی حرفهای خود را در کنار استوارت دیوس و آرشیل گورکی شروع کرد. معروفترین آثار دکونینگ مجموعه زن اوست، آغاز این دوره کاری او در سال۱۹۳۸ شروع میشود و در دهههای ۴۰ و۵۰ به اوج خود میرسد. در این مجموعه، با وجود قالب انتزاعی کار، شکل زن قابل تشخیص میباشد. اکثر منتقدین مدرنیست، مجموعه زن دکونینگ را با عدم پایبندی به انتزاع صرف، از قدرتمندترین آثار جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی میدانند. دکونینگ این مجموعه را در سال ۱۹۵۳ در نمایشگاه انفرادی در نیویورک ارائه داد و شگفتی همه را بر انگیخت. زنانی غریب و مبهوت که مشابه دوشیزگان آوینیون پیکاسو هم عشق و نفرت و هم زیبایی و هم زشتی را نمایش می دادند. در این آثار ضربه قلمهای خشن و عصبی به طوری که پیکره زنهایی که هم مخوفاند و هم ترحم برانگیز در کلیتی آبستره شکل گرفتهاند. در واقع مرزی میان انتزاع و شکل در کارهای وی حفظ میشود این همان خصوصیتی است که بسیاری وی را مسئول فروپاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی میدانند. این بازی مردد وی بین شکل و انتزاع را نیز در کارهایی از جمله سیاه و سفید میتوان دید. تصاویر خطی در این آثار به شکلی سیال در گسترههای وسیع پیش رفتهاند که شباهتش را با کارهای پولاک نمیتوان نادیده گرفت. دکونینگ خود به نوعی ترکیب نقطهها و تکههای بریدهی کاغذ و نورهای نئون در این آثار اعتراف دارد. نقاشیهای وی از لحاظ شکل، ساختار پساکوبیستی را پدید میآورد و از لحاظ موضوع، یادآور سینمای سیاه شاعرانه است که با امواج ایدئولوژیکی این جنبش پیوندی عمیق دارد. کلمنت گرینبرگ در بررسیهای انتقادی خود دکونینگ را از جهت بدبینی و نگاه تلخ ملهم از پیکاسو و از جانب پراکنش عناصر جزئی برای پدیداری سطحی سرشار از جزئیات، در سطح پولاک میشناسد.
![پیکاسو](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Chicks-from-avignon.jpg)
![آرشیل گورکی](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Arshile-Gorky-1947.jpg)
در آثار وی پیکرهها به عنوان نقطه شروع کار در خروار انبوهی از خطوط چون هزار توی خطوط پیوسته در کارهای پولاک ناپدید یا حداقل مخدوش میشوند. تمامی نقشمایههای نقاش چه ناشی از علاقهاش به کوبیسم ترکیبی و چه از ضربه قلمهای تند رنگ روغن حاکی از فرهنگ کلان شهری میباشد. تابلوی زن و دوچرخه و یا زن شماره یک و زن شماره دو نمونههای بارز این گرایش محسوب میشوند. کلمنت گرینبرگ اساساً وجه مدرنیستی اکسپرسیونیسم انتزاعی را متاثر از ساختار فرهنگ کلانشهری چون نیویورک میداند. دکونینگ راوی شهر مدرن است؛ با همهی جنبههای بیرحم و خشن و در عین حال ترحم برانگیز. تکرار دهان زن در زن و دوچرخه اشارهای به دهان متبسم و باز زن با دندانهای نمایان که در دنیای تبلیغات تجاری و شهری بسیار دیده میشد.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-2.jpg)
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-1.jpg)
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Willem-de-Kooning-4.jpg)
دکونینگ زندگیاش را چون پیکاسو با زنهای متعددی گذرانده بود. شاید به همین دلیل موضوع اصلی کارهای وی زنان بودند. همسر وی الین ماری فراید(دکونینگ) نیز از نقاشان اکسپرسیونیست انتزاعی بود که شخصیتاش در سایه شهرت دکونینگ محو شد. دکونینگ دارای شخصیتی گیرا و بسیار خوش بیان با ظاهری جذاب بود و الگوی خوبی برای هنرمندان جسور آمریکایی به حساب میآمد نسلی که فرهنگ محافظهکارانه و سنتی اروپایش را طرد کرده بود. وی به شدت مجذوب تفریحات شبانه در شهرهای مدرن بود و در عین حال شیفته رفتارهای جوانان چپگرا، کولی پیشه و بوهیمی بود. با این حال هیچ وقت بر خلاف هم دورهایهایش جذب پیروان تروتسکی نشد. وی خوب میدانست به عنوان یک روشنفکر چگونه مدرن فکر کند و اینکه چگونه یک نقاش چیره دست باشد اما نمیدانست چگونه یک نقاش مدرن باشد. دکونینگ طراحی توانا بود و به راحتی حالات مالیخولیایی و پیچیده را به تصویر میکشید و مصمم بود که پارادوکسهای روحی و احساسی در ضمیر ناخودآگاه خویشتن را در یکنوعی نقاشی حالتگرای مدرن تجسم بخشد.
![دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/elaine-and-willem-de-kooning-standing-in-front-of-painting.jpg)
از نکات فوق به انگیزش وی در گرایشات نیمه انتزاعی و بیانگرا و کنشی در آثارش پی میبریم. زندگی وی از حالات متضاد پدید آمده بود عشق ونفرت توأمان، مهر وکین نسبت به زنان زندگیاش و مادرش، حکایتی تلخ و شیرین بود که به طور ناخودآگاه در همهی روایات نوستالژیک وی پدیدار میشدند. وی در کارهایش هم به دنبال تجسم کیفیتی دراماتیک بود و هم در صدد ایجاد شالودهای تاثیر گذار انتزاعی. بنابراین هم میخواست شکلی را بسازد و هم در صدد تخریب آن بود. در هر صورت بخشهای تخریب شده و یا ساخته شده در کلیت تابلو به تعاملی رسیدهاند همان طور که انتزاع و شکل گرایی به نوعی به هم زیستی. از نظر هارولد روزنبرگ، منتقد برجسته که بسیار تحت تاثیر کارهای وی بود، دکونینگ هنرمند عصر ایدئولوژیک هنر امریکا به شمار میرود.
رکورد ۶۶ میلیون دلاری اثر دکونینگ در حراج کریستیز
اثر دو متر و ده سانتیمتری دکونینگ (بی عنوان XXV ) در یک دهه اخیر یک بار دیگر هم به حراج گذاشته شده بود و در کریستیز نیویورک و به مبلغ ۲۷٫۱ میلیون دلار به فروش رسیده بود .با توجه به اینکه آخرین فروش دکونینگ پیش از این هم در کریستیز بود برت گرووی مدیر بخش هنر معاصر و بعد از جنگ کیریستیز در یک مصاحبه مطبوعاتی بعد از حراج اذعان داشت بازار دکونینگ اکنون تحت تاثیر فعالیت های سالهای ۲۰۱۱-۱۲ موزه هنر معاصر نیویورک بر روی آثار دکونینگ بود و همینطور خبر جنجالی این که ” کنت گریفین (مدیر صندوق پوشش ریسک امریکا و مجموعه دار برجسته) ۳۰۰ میلیون دلار برای یک بوم بسیار بزرگ از دکونینگ پرداخته است”.
و در نهایت در این حراج اثر دکونینگ به مبلغ ۶۶ میلیون دلار به فروش رفت و رکورد فروش حراج را متعلق به خود کرد.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Lot-8-de-Kooning-Untitled-XXV.jpg)
نقاشی دزدیده شده ویلم دکونینگ به خانه آمد
به گزارش ایران آرت به نقل از آرت دیلی؛ نقاشی «زن-اخرایی» یکی از معروفترین آثار ویلم دکونینگ است که قریب به 31 سال پیش در سال 1985 دزدیده شده بود، به دانشگاه موزه هنر آریزونا بازگشت.
![ویلم دکونینگ](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Painting1.jpg)
انتزاع کنشی، به مفهوم خلق بوم های بزرگ و حالت گرا بر مبنای رفتارهای غریزی، در کارهای دیگر نقاش مهم اکسپرسیونیست انتزاعی، فرانتز کلاین نیز تجلی یافت.
از مشخصههای بارز آثار کلاین طرحهایی با خطوط ضخیم و قدرتمند سیاه برروی زمینه های سفید میباشد که کیفیت آثار وی از لحاظ انرژی از آثار پولاک و دکونینگ پیشی میگیرد و در مواردی حتی عمیقتر و درون گراتر از آنهاست.
فرانتز کلاین با وجود اینکه به شیوه نقاشی کنشی و رفتارگرا خلق میکند از داشتن موضوع در کارهایش هیچ ابایی ندارد و بسیاری از آثار انتزاعی وی را میتوان شکلگرا خواند. کلاین تا سال ۱۹۴۶ به شیوه فیگوراتیو کار میکرد، ولی کمتر از یکسال به نقاشی آبستره روی آورد، کلاین خود به این نکته اذعان داشت که بسیاری از فرمها در تابلوهایش به اشکال عینی شباهت دارند و یک خط سیاه در کارهایش میتواند نشانگر جاده یا پل باشد ولی تصادفی یا به عمد بودن امر مشخص نمیشود. وی همچون دکونینگ میان انتزاع و شکلگرایی حرکت میکند ولی به طبع به میزان دکونینگ درصدد بازنمایی شکلها و اندامها میباشد.
تابلو در روئین که در سال۱۹۶۱ یعنی یکسال قبل از خودکشی هنرمند نقاشی شد، نمونه بارزی از کیفیات دو گانه مورد اشاره میباشد. این اثر در نگاه اول انتزاعی مینماید، ولی با نگاهی عمیقتر به دروازهای عظیم با دو در میرسیم و متوجه میشویم که یکی از آنها باز است و مستطیلی نیز در آستانهی در دیده میشود. این دو ویژگی، بر کیفیت معمارگونه دروازه تاًکید کرده و جنبه شکلی آن را تقویت میکند. حتی عنوان اثر نیز هم به خود در و هم به جنس آن از فلز روی اشاره دارد. با این وجود این اثر را میتوان یک طراحی سیاه وسفید بزرگ که بر بوم تصویر شده است، قلمداد کرد.
![فرانتز کلاین](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/8623224368119203140179167526524115711350143.jpg)
در تابلوی دیگر کلاین با عنوان «نقاشی شماره دو» نیز با تاخت و تاز خطوط سیاه و سفید بر زمینهای سفید تمامی توجه بهسمت خطوط مقتدر و معمارگونه جلب میشود، این ضربه قلمها با انرژی عظیمشان خبر از حرکت هیجانی هنرمند هنگام خلق اثر دارند. کلاین به اندازه پولاک و دکونینگ در زمره نقاشان کنشی ظاهر میشود، با این تفاوت که وی شیفته انرژی عظیم خطوط ضخیم، افقی و مورب شده و از لکهها و ضربه قلمهای غیر شکلی حذر دارد.
![فرانتز کلاین](http://art-salimehmotamedi.com/wp-content/uploads/2024/06/Franz-Kline-6-768x581-1.jpg)
فرانتز کلاین دوست و همپای دکونینگ بود و گفته می شود که روش بزرگ نمایی تصویر با استفاده از دستگاه جدید اُپک را هم از او یاد گرفت. او نیز مانند دکونینگ، شخصیت و ظاهری جذاب داشت و همان منش کولی وار و کردار بوهیمی را پیشه می کرد. وی پیش از آنکه قدرت فوق العاده اش را در نقاشی انتزاعی و ثبت کنش های غریزی بر روی بوم های خیلی بزرگ به نمایش بگذارد، با کشیدن کاریکاتور در خیابان ها و فروش آن ها به مردم عادی ، دوران جوانی خود را سپری کرده بود.
بعدها در اواخر دهه ی 1940م همراه با دکونینگ، با خرید گالن های رنگ سیاه و سفید ارزان تجاری، بوم هایی بزرگ می ساخت. از سال 1956، بار دیگر رنگ در کارهایش ظاهر می شود، اما کیفیت طراحی گونه ی مبتنی بر خطوط ضخیم و پر انرژی ، کماکان به عنوان مشخصه ی کارش پابرجا می ماند.
پس از خودکشی کلاین در سال 1962، بیشتر مشخص شد که انرژی های طوفانی در بوم های بزرگ وی تا حد زیادی از بحران روحی او نشات گرفته بودند. این دریافت باعث شد منتقدین بیش از پیش او را به عنوان نقاشی حالت گرا بشناسند و بر رفتار و انگیزش های درون گرای او به هنگام کار به روی بوم وقوف یابند. فرانتز کلاین به خوبی نشان داد که نقاشی می تواند در نهایت سادگی، بسیار پیچیده ، عمیق و تاثیرگذار باشد.
منابع
کتاب تاریخ هنر معاصر جهان | اوج و افول مدرنیسم | علیرضا سمیع آذر
مجله خبری تحلیلی و پژوهشی هنرهای تجسمی آوام
www.iranart.news
خیلی ممنون ازشما
کلی مطالب جدید خوندم
با سلام و تشکر
سپاسگزاریم