بلاگ
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (۱۳۰۱ قزوین / ۱۳۹۸ تهران ) نقاش و مجسمهساز ایرانی بود.
وی از پیشگامان جریان هنر نوسنت گرای ایران محسوب می شود.
تمایل به به کار گیری اشکال و عناصر هندسی در آثار نقاشان انتزاع هندسی همانند کازمیر مالویچ, الکساندر رودچنکو, تئو واندوزبرگ, پیت موندریان و بن نیکلسون در نیمه سده بیستم پدیدار شد.
هنرهای تزئینی, صنایع دستی و هنرهای وابسته به معماری می توانست منبع الهام بخشی برای رسیدن به نوع انتزاع هندسی در مدرنیسم ایرانی باشد. البته عمده نقاشان مدرنیست ایرانی به یک انتزاع غیرشکلی تمایل نشان دادند و موج نقاشی های آبستره ایرانی غالبا” به دور از نظمی ساختارگرا شکل گرفت.
منیر فرمانفرمائیان یکی از معدود استثناها بر این قاعده بوده است. او بدون شک هندسه گراترین هنرمند معاصر ایران است که آثارش در یک دوره طولانی, بیش از نیم قرن, پیوسته در مرز میان اشکال منظم و ریتمیک هنرهای سنتی و رویکردهای انتزاعی مدرنیستی سیر کرده است.
هنر او وام دار هنر آینه کاری است و جوهر درونی هنر وی در اصل “هندسه” است. او عمیقا” شیفته هندسه و نظم و حکمت هندسه بود و آینه برای او یک جنسیت تازه در هنر به شمار نمی رفت بلکه تنها بستری ملموس برای تحقق یک نظام هندسی بود.
بسیاری از طرح های او بر آنند تا راه حل های یک مسئله هندسی یا به تعبیر دیگر لذت حل معما را به نمایش بگذارند. برای رسیدن از یک 4ضلعی به 10ضلعی و یا نحوه تقسیم بندی سه گانه یک 8ضلعی و تجزیه آن به تعدادی مثلث.
تمامی فرم ها و ترکیب های هندسی در نهایت به نظم مطلق و تقارن رسیده تا تلویحا” به اسرار حکمت و نظم در کل هستی اشاره کنند.
اوج این نظم مطلق را در فرم دایره می توان دید که در آثار وی به وفور یافت می شود.
“هندسه مرا به زادگاهم بازمی گرداند; به مربع, مثلث و دایره. به مشاهدات کودکی من از تجربه حضور در میان زیبایی برآمده از این مرز و بوم. همه چیز برایم معنای تازه ای یافت; مکعب, استوانه, منشور”
در تحول مهم دیگر در آثار او در یک دهه اخیر برخی اشکال وی حجم پیدا کرده تا حدی که کاملا” سه بعدی شده اند; البته این اشکال اغلب به روی دیوار ارائه شده; بنابراین کماکان گونه ای نقاشی محسوب می شود و به بیان دیگر منطق و موضوع اصلی آن ها همچنان هندسه اشکال دو بعدی است و لذا با وجود سه بعدی شدن ظاهری نمی توانند گونه ای مجسمه قلمداد شوند.
آینه به مثابه یک ماده خاص هنر پست مدرنیستی, بدون شک حاوی اشارات متافیزیکی است که در فرهنگ ایرانی ریشه در حکمت استعاری و ادبیات فارسی دارد و از همین منظر همیشه با مفاهیمی چون روشنایی, پاکی, شفافیت و صداقت همراه بوده است. در عین حال وجه بازتاب دهنده آینه در برابر فرد نیز حائز اهمیت است.
همچنان که نظامی گنجوی شاعر و داستان سرای ایرانی میگوید:
“آینه چو نقش تو بنمود راست خودشکن آینه شکستن خطاست”
بخش مهمی از ظرفیت مفهومی کار هنرمند در همین بازتاب دادن دنیای خارج و ارائه تصویر مخاطب در درون آینه است که به آثار وی جلوه هنری تعاملی را می بخشد.
او به یک هنرمند مدرنیست مطرح و مهم ایران در دهه 1340 تبدیل شد و در سال های اخیر نمایش آثار این زن شاخص هنر ایران در موزه های بسیار مهم نیویورک همچون متروپلیتن و گوگنهایم به نمایش درآمده است.
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان ضمن برگزاری بیش از ۴۰ نمایشگاه انفرادی در نمایشگاههای گروهی بسیاری در موناکو، ونیز، نیویورک، دبی، آلمان، چین، سائوپائولو، اقیانوسیه، لندن حضور داشت.
فرمانفرماییان در طول دوره فعالیت هنری خود موفق به کسب جوایز ارزشمندی گشت که از آن جمله میتوان به مدال طلای بینال ونیز (دوبار) و مدال طلای نخستین بینال تهران اشاره کرد.
برگرفته از کتاب زایش مدرنیسم ایرانی و مجله آنلاین پشت بام
4 دیدگاه
پاسخ دادن به ساینا سیف نراقی لغو پاسخ
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان (۱۳۰۱ قزوین / ۱۳۹۸ تهران ) نقاش و مجسمهساز ایرانی بود.
وی از پیشگامان جریان هنر نوسنت گرای ایران محسوب می شود.
تمایل به به کار گیری اشکال و عناصر هندسی در آثار نقاشان انتزاع هندسی همانند کازمیر مالویچ, الکساندر رودچنکو, تئو واندوزبرگ, پیت موندریان و بن نیکلسون در نیمه سده بیستم پدیدار شد.
هنرهای تزئینی, صنایع دستی و هنرهای وابسته به معماری می توانست منبع الهام بخشی برای رسیدن به نوع انتزاع هندسی در مدرنیسم ایرانی باشد. البته عمده نقاشان مدرنیست ایرانی به یک انتزاع غیرشکلی تمایل نشان دادند و موج نقاشی های آبستره ایرانی غالبا” به دور از نظمی ساختارگرا شکل گرفت.
منیر فرمانفرمائیان یکی از معدود استثناها بر این قاعده بوده است. او بدون شک هندسه گراترین هنرمند معاصر ایران است که آثارش در یک دوره طولانی, بیش از نیم قرن, پیوسته در مرز میان اشکال منظم و ریتمیک هنرهای سنتی و رویکردهای انتزاعی مدرنیستی سیر کرده است.
هنر او وام دار هنر آینه کاری است و جوهر درونی هنر وی در اصل “هندسه” است. او عمیقا” شیفته هندسه و نظم و حکمت هندسه بود و آینه برای او یک جنسیت تازه در هنر به شمار نمی رفت بلکه تنها بستری ملموس برای تحقق یک نظام هندسی بود.
بسیاری از طرح های او بر آنند تا راه حل های یک مسئله هندسی یا به تعبیر دیگر لذت حل معما را به نمایش بگذارند. برای رسیدن از یک 4ضلعی به 10ضلعی و یا نحوه تقسیم بندی سه گانه یک 8ضلعی و تجزیه آن به تعدادی مثلث.
تمامی فرم ها و ترکیب های هندسی در نهایت به نظم مطلق و تقارن رسیده تا تلویحا” به اسرار حکمت و نظم در کل هستی اشاره کنند.
اوج این نظم مطلق را در فرم دایره می توان دید که در آثار وی به وفور یافت می شود.
“هندسه مرا به زادگاهم بازمی گرداند; به مربع, مثلث و دایره. به مشاهدات کودکی من از تجربه حضور در میان زیبایی برآمده از این مرز و بوم. همه چیز برایم معنای تازه ای یافت; مکعب, استوانه, منشور”
در تحول مهم دیگر در آثار او در یک دهه اخیر برخی اشکال وی حجم پیدا کرده تا حدی که کاملا” سه بعدی شده اند; البته این اشکال اغلب به روی دیوار ارائه شده; بنابراین کماکان گونه ای نقاشی محسوب می شود و به بیان دیگر منطق و موضوع اصلی آن ها همچنان هندسه اشکال دو بعدی است و لذا با وجود سه بعدی شدن ظاهری نمی توانند گونه ای مجسمه قلمداد شوند.
آینه به مثابه یک ماده خاص هنر پست مدرنیستی, بدون شک حاوی اشارات متافیزیکی است که در فرهنگ ایرانی ریشه در حکمت استعاری و ادبیات فارسی دارد و از همین منظر همیشه با مفاهیمی چون روشنایی, پاکی, شفافیت و صداقت همراه بوده است. در عین حال وجه بازتاب دهنده آینه در برابر فرد نیز حائز اهمیت است.
همچنان که نظامی گنجوی شاعر و داستان سرای ایرانی میگوید:
“آینه چو نقش تو بنمود راست خودشکن آینه شکستن خطاست”
بخش مهمی از ظرفیت مفهومی کار هنرمند در همین بازتاب دادن دنیای خارج و ارائه تصویر مخاطب در درون آینه است که به آثار وی جلوه هنری تعاملی را می بخشد.
او به یک هنرمند مدرنیست مطرح و مهم ایران در دهه 1340 تبدیل شد و در سال های اخیر نمایش آثار این زن شاخص هنر ایران در موزه های بسیار مهم نیویورک همچون متروپلیتن و گوگنهایم به نمایش درآمده است.
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان ضمن برگزاری بیش از ۴۰ نمایشگاه انفرادی در نمایشگاههای گروهی بسیاری در موناکو، ونیز، نیویورک، دبی، آلمان، چین، سائوپائولو، اقیانوسیه، لندن حضور داشت.
فرمانفرماییان در طول دوره فعالیت هنری خود موفق به کسب جوایز ارزشمندی گشت که از آن جمله میتوان به مدال طلای بینال ونیز (دوبار) و مدال طلای نخستین بینال تهران اشاره کرد.
برگرفته از کتاب زایش مدرنیسم ایرانی و مجله آنلاین پشت بام
4 دیدگاه
باعث افتخار ایران و تمام ایرانیان که همچین هنرمندانی در کشور ما هستند و بودند
کارهای این استاد مشعوف کننده است
حق با شماست
باعث افتخار ایران و تمام ایرانیان که همچین هنرمندانی در کشور ما هستند و بودند
بله واقعا همینطوره